یادداشت | تقابل دو گفتمان در «روز آزادی زن»
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، 21 تیر، هشتاد و پنجمین سالروز قیام مسجد گوهرشاد در اعتراض به اجرای سیاست تغییر اجباری لباس و مطرح شدن زمزمههای اعلام ممنوعیت حجاب توسط رضاخان است که به کشتاری بیرحمانه توسط نیروهای پهلوی منجر شد. برخی منابع و تاریخنگاران تعداد کشتهها و مجروحان این قیام را را بیش از هزار و 600 نفر گفتهاند. مدتی بعد از واقعه، قانون کشف حجاب اجباری نیز در 17 دی ماه همان سال اعلام شد و تا زمان لغو این قانون، بسیاری از زنان به مدت هفت سال خانهنشین شدند و تعدادی نیز در راه حفظ حجابشان شهید شدند.
«روز آزادی زن»؛ عنوان کتابی است که قیام 17دی 1356 زنان مشهدی در اعتراض به سیاستهای حکومت پهلوی علیه حجاب و دامن زدن به بیبندوباری در جامعه را روایت میکند. در این کتاب که به همت انتشارات «راه یار» منتشر شده است، بانوان و بازماندگان این قیام فراموش شده تاریخ انقلاب اسلامی، قصه «آزادی زن» در دوران پهلوی را به قلم سمیه ذوقی روایت کردهاند.
«روز آزادی زن»؛ به تاریخ ناگفته و البته مردمی پرداخته و از این جهت ارزشمند است. اتفاقی که در این کتاب روایت شده، در عین اینکه خیلی مهم و جدی است، اما واقعه مشهور و شناخته شدهای نیست. نقشآفرینان این واقعه نیز زنان مذهبی و انقلابی ما هستند و از این جهت، پرداختن به این قیام، اتفاق خیلی مبارکی است.
از طرف دیگر، «روز آزادی زن» دست روی نقطهای گذاشته که پارادوکس درونی و جدی در رژیم پهلوی را درمورد آزادی نشان میدهد. واقعه 17دی 1356، روز عیان شدن پارادوکس آزادی زن بود. از این منظر، این کتاب، کتابی استراتژیک است و یک تاریخ دست اول را روایت میکند، به همین جهت، مخاطبان اول این کتاب، تاریخپژوهان انقلاب اسلامی و کسانی هستند که درموضوع زنان و زنان انقلاب پژوهش می کنند؛ البته معتقدم این کتاب، هنوز محصول نهایی نیست بلکه جا دارد از دل این کتاب، محصولات هنری و چندرسانهای تولید شود.
«روز آزادی زن» یک کتاب تاریخی است و در نگاه اول، ممکن است بگوییم که مخاطب عام، نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند اما با توجه به اینکه موضوعی بکر و دستاول ارائه میدهد، در کنار تاریخپژوهان، مخاطب عام نیز میتواند داشته باشد.
اولین نکته درمورد روز آزادی زن این است که این کتاب ذیل سرفصل «زنان انقلاب» توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است که باید این مفهوم و اصطلاح تدقیق شود. برای روایت «زنان انقلاب» باید از دو بُعد به صورت همزمان نگاه کنیم؛ انقلاب دِینی به گردن زنان دارد و متقابلاً زنانی که هویتشان با اندیشه انقلابی و آموزههای آن احیا شده و به عناصر فعال و مجاهد تبدیل شدهاند، انقلاب را پیش میبرند. به قولی باید از خدمات متقابل انقلاب و زنان به صورت همزمان گفت. در روایتهایمان از انقلاب باید مراقبت کنیم که بدهکاری ما نسبت به انقلاب هم نشان داده شود. از هر منظر نگاه کنید زنان -البته نه فقط زنان مذهبی و چادری- مدیون انقلاب اسلامی هستند. انقلاب انبیاء هم این طور بوده است که هویت زن را احیا کرده است و زن را به عنوان انسان میبیند نه ابزار. اگر جایی انقلاب به خطر بیفتد، اولین قشری که باید هویت خودش را در خطر ببیند، زنان هستند. انقلاب اسلامی معنایی به زندگی زن بخشید که چه از لحاظ تئوریک و چه عملی در هیجکدام از مکاتب موجود دیده نمیشود.
یکی دیگر از نکاتی که باید مراقبت کنیم این است که وقتی میخواهیم فعالیت «زن انقلابی» را روایت کنیم، فضا و زمینه ظلمآلود محیط و دوران زندگی او را هم روایت کنیم؛ وگرنه ممکن است فعالیتهای زن دور از ذهن و دور از دسترس به نظر برسد یا اینکه نهایتاً تداعیکننده فضای نوستالژیک و بزرگداشت افراد به عنوان قهرمان باشد.
اگر در روایت انقلاب اسلامی صرفاً وقایع و اتفاقات سیاسی و زمینههای فرهنگی و اجتماعی گفته شود، برای کسی که دوره انقلاب را ندیده یا عُلقهای به مباحث تاریخی ندارد، انگیزهای برای توجه به این نوع روایتها ایجاد نمیشود. اما اگر مثلاً یک نفر در محیط آلوده، کاری کرد و موجب تغییر گسترده در آن محیط شد، چنین روایتهایی از رشد برای هر کسی میتواند جذاب باشد. اگر روایت دوره پهلوی- چه به معنای اغواگری سخت یعنی دوره رضاخان و چه دوره اغواگری نرم یعنی دوره محمدرضا- به طور دقیق و منصفانه باشد، خود به خود سیاهی دوره پهلوی نشان داده میشود؛ لذا بهنظر میرسد باید در روایت زنان فعال در انقلاب اسلامی یا دفاع مقدس نشان بدهیم که این زنان در چه محیطی رشد کردهاند، کجا مدرسه رفتهاند، در چه فضاهایی بودهاند، چه خفقانی بوده است و... طبیعی است که این رشد جالب توجهتر خواهد شد.
قیام 17دی 1356 یک یوم الله است که در آن میتوان تقابل دو جبهه و پیروزی فکری جبهه حق را دید. آزادی یا آزادی شهوت است که زندانی شدن فکر را به دنبال دارد و پذیرش سلطه؛ یا آزادی فکر و تعقل است که طرد زور و سلطه را در پی دارد.
«آزادی» میتواند از جنس تحمیق باشد، این نوع آزادی، ذیل سلطه و به معنای بیبندوباری خواهد بود. سلطه پلهوی، اگر بگوید آزادی؛ منظورش آزادیای نیست که بر سلطه باشد بلکه آزادی ذیل سلطه را درنظر دارد؛ جنسی از آزادی که در آن زن، عروسکوار تأییدکننده سلطه و امداد کننده استبداد او باشد. «آزادی» اگر آگاهیبخش و بینشساز باشد، مایه آزادی انسان از بند خرافه و جهل و شهوت و غضب است. این آگاهی و آزادی است که موجب جنبش و حرکت انسان میشود. چنین آزادیای را سلطه دوست نخواهد داشت. پهلوی اگرچه شعار آزادی میدهد اما این آزادی، آزادی شهوانی است که بیشتر عقل و فکر را در بند خواهد کرد. این سلطه به دنبال این است که زنی آگاه نشود و اگر توسط زنان آزاد و آگاه، راهپیمایی رخ دهد، حتماً برخورد میشود.
در روزی که به «روز آزادی زن» معروف شده بود، زنانی دربند و زندانی میشوند و از این جهت، سرکوب راهپیمایی بانوان مشهدی در این روز، خیلی نمادین است. معلوم میشود که اینها دغدغه آزادی زن را نداشتهاند الا اینکه ذیل سلطه و تأییدکننده حاکمیت زر و زور و تزویر آنها باشد. این کتاب در تبیین تقابل بین دو مفهوم از «آزادی زن» میتواند خیلی مفید باشد. آن نوع آزادی که غرب و غربزدگان به دنبالش هستند حتی از جنس آزادی اجتماعی و سیاسی هم نیست که اگر بود در روز 17دی 1356، زنانی در بند و دستگیر نمیشدند.
تنها تصویر به جامانده از تظاهرات 17 دیماه سال 56
کتاب «روز آزادی زن» به عنوان شاهد مثال، برای معلمان و اساتید ما کاربردی است. متأسفانه نوجوان و جوان ما با جریان پهلوی آشنا نیستند و از آن طرف، دستی در مقابل در حال تطهیر تاریخ پهلوی است؛ البته هنوز جا دارد محصولات هنری و رسانهای مختلفی با اتکا بر این کتاب درباره قیام 17دی تولید شود. یک راهپیمایی مخفیانه در یک فضای خفقان که در پی آن، زنانی به زندان میافتند، هیجان و درام بالایی دارد؛ به همین دلیل هم قابلیت خوبی برای پرداختهای هنری دارد.
علاقهمندان برای تهیه این کتاب میتوانند علاوه بر مراجعه به کتابفروشیها، از طریق سایت Ammaryar.ir نیز اقدام کنند. نسخه الکترونیکی «روز آزادی زن» نیز از طریق سایت و برنامه کتابخوان «طاقچه» در دسترس است./826/د101/ف